کد مطلب:95282 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:176

مقایسه با سایر مواعظ











ما در فارسی و عربی مواعظ زیادی داریم، مواعظی 189 در اوج تعالی و لطافت ولی در قالب نظم و شعر.

[صفحه 204]

در عربی قصیده معروف «ابوالفتح بستی» كه با این بیت آغاز می شود:


زیادة المرء فی دنیاه نقصان
و ربحه غیر محض الخیز نقصان


و همچنین قصیده رثائیه ابوالحسن تهامی كه به مناسبت مرگ فرزند جوانش سروده است و اولش اینست:


حكم المنیة فی البریة جار
ما هذه الدنیا بدار قرار


و همچنین قسمتهای اول قصیده معروف «برده» اثر طبع بلند بوصیری مصری، آنجا كه می گوید:


فان امارتی بالسوء ما اتعظت
من جهلها بنذیر الشیب و الهرم


تا آنجا كه وارد مدح حضرت رسول اكرم صلی اللَّه علیه و آله می شود و اصل قصیده در مدح ایشان است و باقی مقدمه است و می گوید:


ظلمت سنة من احیی الظلام الی
ان اشتكت قدماه الضر من ورم


هر كدام از اینها یك اثر جاویدان است و مانند ستاره در ادبیات اسلامی عربی می درخشد و هرگز كهنه و فرسوده نخواهد شد.

در فارسی، اشعار موعظه ای سعدی در گلستان و بوستان و قصائد، فوق العاده جالب و مؤثر است و در نوع خود شاهكار است، مانند اشعار معروفی كه در مقدمه گلستان آورده و با این بیت آغاز می شود:


هر دم از عمر می رود نفسی
چون نگه می كنم نمانده بسی


و یا در قصائد آنجا كه می گوید:


ایها الناس جهان جای تن آسانی نیست
مرد دانا به جهان داشتن ارزانی نیست


یا آنجا كه می گوید:

[صفحه 205]

جهان بر آب نهاده است و زندگی بر باد
غلام همت آنم كه دل بر او ننهاد


یا آنجا كه می گوید:


بس بگردید و بگردد روزگار
دل به دنیا در نبندد هوشیار


بوستان سعدی پر است از موعظه های آبدار جاندار و شاید باب نهم كه در «توبه و راه صواب» است از همه عالیتر باشد.

همچنین است پاره ای از مواعظ مولوی در مثنوی و سایر شعرای فارسی زبان كه فعلا مجال ذكر نمونه از آنها نیست.

در ادبیات اسلامی (اعم از عربی یا فارسی) مواعظ و حكم بسیار عالی وجود دارد. منحصر به این دو زبان نیست؛ در زبان تركی و اردو و بعضی از زبانهای دیگر نیز این بخش از ادبیات اسلامی جلوه خویش را نموده است و یك روح خاص بر همه آنها حكمفرماست.

اگر كسی با قرآن كریم و كلمات رسول اكرم و امیرالمؤمنین و سایر ائمه دین و اكابر اولیه مسلمین آشنا باشد می بیند یك روح كه همان روح اسلامی است در همه مواعظ فارسی آشكار است؛ همان روح است ولی در جامه و پیكره زبان شیرین فارسی.

اگر كسی یا كسانی در دو زبان عربی و فارسی تبحر داشته باشند و با سایر زبانهایی كه ادبیات اسلامی را منعكس كرده اند نیز آشنایی داشته باشند و شاهكارهایی كه در زمینه مواعظ اسلامی بوجود آمده جمع آوری كنند، معلوم خواهد شد كه فرهنگ اسلامی از این نظر فوق العاده غنی و پیشرفته است.

ولی تعجب در اینست كه همه نبوغ فارسی زبانان از نظر مواعظ در شعر ظهور كرده است اما در نثر هیچ اثر برجسته ای وجود ندارد. در

[صفحه 206]

نثر آنچه وجود دارد به صورت جمله های كوتاه و كلمات قصار است، مانند نثر گلستان كه قسمتی از آنها موعظه است و در نوع خود شاهكار است و یا جمله هایی كه از خواجه عبدالله انصاری نقل شده است.

البته اطلاعات من ضعیف است ولی تا آنجا كه اطلاع دارم در متون فارسی یك نثر موعظه ای قابل توجه كه از حدود كلمات قصار تجاوز كرده باشد و به اصطلاح در حد یك مجلس ولو كوتاه بوده باشد وجود ندارد، خصوصا اینكه شفاها و از ظهر القلب القا شده باشد و سپس جمع آوری و در متن كتب ثبت شده باشد.

مجالسی كه از مولانا یا از سعدی نقل شده كه در مجالس ارشاد برای پیروان خود به صورت وعظ القا می كرده اند در دست است ولی به هیچ وجه آب و رنگ اشعار موعظه ای آن مردان بزرگ را ندارد تا چه رسد به اینكه با مواعظ نهج البلاغه قابل مقایسه باشد.

همچنین است متونی كه به صورت رساله یا نامه نوشته شده است و اكنون در دست است، نظیر نصیحةالملوك ابوحامد محمد غزالی و تازیانه سلوك احمد غزالی كه نامه ای است مفصل خطاب به مرید و شاگردش عین القضاة همدانی.


صفحه 204، 205، 206.